اگر با یادگیرندگان به عنوان موجوداتی شبیه به ربات که قرار است بازیچه دست آموزگاران خود باشند، برخورد شود بیم آن می رود که تمام عواطف و علایق و نگرش آنان نسبت به آموزش، مدرسه و یا هر نوع محیط آموزشی منفی شود. دانشآموزان معلم خویش را تکیهگاه میدانند و علم، آگاهی و رفتار شایسته وی آنان را در یادگیری تقویت میسازد بنابراین معلم باید در آموزش دانشآموزان نکاتی را رعایت کند.
بیست نکته از ویژگیهای یک معلم خوب:
از لحاظ وضع ظاهری مرتب و آراسته باشد. به عبارت دیگر پوشش وی در عین سادگی متناسب با محل و فضای آموزشی باشد و همواره پاکیزگی و نظافت را رعایت نماید.
متواضع باشد و از کبر و عجب پرهیز نماید و از انجام اموری که در عهده و توانایی او نیست خودداری نماید.
روش او در تربیت، عمل به علم باشد! یعنی به چیزی که دیگران را به آن امر میکند عامل و همه حالاتش حاکی از کمال و وقار باشد.
برای پیشگیری از سوء رفتار شاگردان و جلوگیری از ارتکاب خلاف، با آنان با اشاره و کنایه عمل نماید و شاگردان را جهت تخلف و سوء رفتار سرزنش ننماید. در صورت لزوم ، آشکار گویی و تصریح وی برای شاگردان همراه با لطف، محبت، صبر و مودت باشد.
در جهت تقویت اعتماد به نفس دانشآموزان کوشا باشد زیرا اگر دانشآموز دچار عدم اعتماد به نفس گردد دایماً خود را از امور محوله ناتوان مییابد.
برای پیشبرد اهداف تربیتی و آموزشی در محیطهای آموزشی از محرکهایی چون تحسین، تقدیر، تشویق، ترغیب، پاداش و…استفاده نماید.
خوبیها را افشا کند و بدیها را بپوشاند؛ زشتی را آشکار نکند زیرا این خود باعث میشود که بدیها و زشتیهای فاعلِ عمل، کم شود.
در کلاس به جهت رشد و شخصیت اجتماعی دانشآموزان به اصول ارتباط کلامی توجه کافی نماید.
نسبت به آنچه که میخواهد تعلیم دهد آگاه باشد و عنایت داشته باشد که نیمی از شرایط حسن اداره کلاس به این امر اختصاص دارد .
دارای ثبات عاطفی باشد، که بهترین عامل جلب اعتماد دانشآموزان نسبت به معلم است؛ در صورت بروز رفتار نامناسب از سوی دانشآموز رفتارهای گذشته وی را برعلیه آنان به کار نگیرد و گذشته نامطلوب او را چون بر چسبی بر پیشانی فراگیر نزند.
خود را کامل نداند و دایماً در صدد ایراد گرفتن از دیگران نباشد؛ چرا که روش فوق، زمینه را جهت بروز رفتارهای نامناسب فراهم میسازد.
دانشآموز را به عنوان یک انسان قبول داشته باشد، او را درک کند و از ارزشیابی شخصیتی وی خصوصاً جنبههای منفی شخصیتش در حضور جمع اجتناب ورزد. به عنوان یک الگوی رفتاری باید در افکار و اعمالش ثبات داشته باشد و تصمیمگیری او متأثر از حالات هیجانی نباشد.
عنایت داشته باشد که دانشآموزان به اظهار نظر معلم در مورد خودشان خیلی اهمیت میدهند، لذا چنانچه آنان احساس کنند که ارزشیابی مربی بدون غرض بوده و با رعایت کامل انصاف صورت گرفته است، برای آن ارزش قایل میشوند و جهت رفع در نقاط ضعف خود تلاش میکنند. ولی اگر ارزشیابی منصفانه نباشد، موجب کینه و در نتیجه دوری گزیدن آنان از معلم میشود که پیامدهای نامطلوب دیگری نیز در بر خواهد داشت.
به طور مستمر از کار خود ارزیابی به عمل آورد یعنی با توجه به هدفهای آموزش و رفتاری که در شروع درس در نظر دارد. بیندیشد که تا چه حد به هدفهای خود نائل گردیده و تا چه حد توانسته است در دانشآموزان نفوذ کند و مورد تأیید واقع شود .
خوش صحبت بوده و دارای قدرت بیان باشد. زیرا قدرت بیان و نفوذ کلام معلم در ایجاد رابطه با دانشآموزان و تفهیم مطالب درسی به آنان بسیار مۆثر است. در عین معلم بودن، مربی نیز باشد یعنی علاوه بر تعلیم دانشآموزان، به تزکیه و تهذیب اخلاق آنان اهتمام ورزد.
از برنامههای تکراری و غیرضروری پرهیز نماید و دارای خلاقیت باشد. همچون یک باغبان تمام وجود و اندیشهاش را در خصوص شکوفایی دانشآموزان که گردانندگان جامعه فردا میباشند به کار گیرد. شاگردان خود را بهترین دوستان و حتی فرزندان خود محسوب نماید و راه رسم کار و روش تصمیمگیری در یک امر را با آنان در میان بگذارد.
با خلوص نیت و قصد خدمت کار کند و توقع تقدیر، جز از خدای سبحان نداشته باشد.به تحولات جوامع آگاه باشد و فن تربیت اطفال را بداند.
با شیوههای پرورش و روشهای آموزش آشنا باشد و در ایجاد نظم و امنیت محیط آموزشی خود کوشا و توانایی استقرار عدالت در کلاس را دارا باشد. از طبقهبندی دانشآموزان در صورتی که به لحاظ استعداد مختلف باشند، پرهیز نماید و عملش، قولش را تکذیب نکند.
به پرسشهای دانشآموزان توجه داشته باشد و عادلانه پاسخ گوید به حدی که هیچ کس از سۆال کردن محروم نماند. به افراد ممتاز و سرآمد کلاس به عنوان سه گروه مسئولیت تقویت درسی دانشآموزانی که متوسط یا ضعیف هستند واگذار کند و احساس مسئولیت را به دانشآموزان بیاموزد.
نه کسی را تحقیر کند و نه به حقارت تن دهد؛ گمان بد نبرد و تحقیق نکرده قضاوت نکند و پس از آنکه حقی مسلم شد در تصمیمگیری قاطع باشد. کلاس او به گونهای باشد که شوق فراگیری علم و حکمت در دانشآموزان ایجاد گردد. دانشآموزان در کنار او احساس امنیت و آرامش کنند.
در نهایت اگر این حقوق دانشآموز که همان نگرش مثبت معلم به وی است رعایت گردد؛ مدرسهای ایده آل خواهیم داشت که اولیای آن به فرزندانمان اهمیت میدهند و این اهمیت سبب ارتقای دانشآموزان و جامعه میگردد.
مطلب خوبی بود
معلم یه تنه میتونه آموزش زو متحول کنه
البته اگر بخواد
اگر نخواد که تو بهترین امکانات هم هیچ کاری نمیکنه